نشستن بر روی سطل آشغال، برداشت سوم از یک داستان

شاید برای این‌که پیش از خواندن این نوشته ذهنیتی از موضوع آن داشته باشیم، بد نباشد اول این دو نوشته به ترتیب خوانده شوند: نشستن بر روی سطل آشغال نشستن بر روی سطل آشغال – برداشت دوم از یک داستان و اما داستان جدید دوست عزیزی دارم که بی‌اغراق بخش قابل توجهی از دستاوردهای حرفه‌ای…

درماندگی آموخته شده

سال ۱۳۹۶، بعد از آن‌که به واسطه پذیرش برجام و ورود سرمایه خارجی و تک‌رقمی شدن تورم و دو رقمی شدن رشد اقتصادی کشور، جوانه‌های امید در اقتصاد کشور در حال رویش بود، مطلبی نوشتم به نام “درماندگی” که در ادامه همین‌جا آن را با کمی شرح و تعدیل می‌نویسم. متاسفانه با بروز کرونا، خروج…

چرا بزرگ نمی‌شویم؟ روایتی دیگر

سال‌ها پیش مطلبی نوشتم به نام “چرا بزرگ نمی‌شویم؟”  پیشنهاد می‌کنم که اگر دوست دارید اول آن را بخوانید و بعد بیاییم این‌جا و مطلب جدید را ادامه بدهیم. بی آن‌که بخواهم روی موضوع “ما ایرانی‌ها” تاکید کنم، باور دارم که بخش زیادی از مشکلات روزمره ما، در حیطه توسعه نیافتگی ذهنی ناشی از چیستی…

یازده سال دیگر با بهساد

بیستم فروردین امسال، بهساد بیست و دو ساله می‌شود. ابتدای  سال نود و دو (یکی از سخت‌ترین سال‌های بهساد) مطلبی نوشتم به نام “یازده سال با بهساد” که شاید به واسطه ترسیم حرکت بهساد در یک افق زمانی یازده ساله یکی از پرخواننده‌ترین مطالب روزنوشت‌های بهساد محسوب می‌شود. در مدتی که گذشت خیلی سعی کردم…

|

خالی‌بندان

جامعه کسب و کار ایران مدت‌هاست که دچار آسیب‌های جدی شده است. آن‌چه که در نگاه اول به چشم می‌خورد تورم و تحریم و نبود چشم‌انداز روشن از کار اقتصادی و عدم ثبات آن‌چنان است که کم‌تر کسب و کاری از قابلیت برنامه‌ریزی قطعی برای دو تا سه سال آینده برخوردار است. اما در لایه‌های…

چیزی به اسم اینترنت

نزدیک به یک هفته است که آن چیزی که موسوم به اینترنت است نیز به درستی کار نمی‌کند. با توجه به این‌که پی‌گیری‌ها و تماس‌های مکررم به نتیجه نرسیده‌است، امروز در سامانه شکایات سازمان تنظیم مقررات شکایتی با این متن ثبت کردم. سازمان محترم تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی با سلام و احترام اگر بخواهیم…

سامانه مودیان مالیاتی

سال‌ها پیش خروجی کار یکی از هم‌کاران سابق را که قرار بود برای مشتری ارائه شود بررسی می‌کردم. در یک گزارش نه متن‌ها طراز بود و نه فونت‌ها یک‌سان و متناسب. جمع سطر آخر گزارش هم صحیح نبود و چند اشکال واضح دیگر. بر اساس قاعده‌ی رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر درون می‌شد نتیجه…

نامه به کارفرما
| |

نامه به کارفرمایی که نه پول می‌دهد و نه جواب

حدود چهار سال و یا بیش‌تر می‌شود که ارتباط کمی با کارفرمایان و مشتریان در بهساد دارم و انجام این وظیفه سازمانی بر عهده دوستانم هست. باید اعتراف کنم که به دلایل مختلف این جابجایی مسئولیت به نفع بهساد تمام شده است. سعی می‌کنم در یک نوشته در خواص جابجایی مسئولیت و شیوه‌هایی که در…

از رنجی که می‌برم، می‌ترسم!
| |

از رنجی که می‌برم، می‌ترسم!

در زندگی هیچ وقت پول و ثروت و داشتن اولویت اولم نبوده است. البته این دیدگاه برای بهساد گاه مشکلاتی نیز ایجاد کرده است. بروز این مشکلات بیش از هر چیز بر جریان نقدینگی تاثیر منفی داشته است. اما از طرف دیگر وجود این دیدگاه مزیت‌هایی بی رقیب و فرصت‌هایی بی‌نظیر برایمان فراهم کرده است….

|

پس از هجده سال از اولین نوشته

روزنوشت‌های بهساد در حالی به هجدهمین سال‌ به دنیا آمدنش رسیده که مدت‌های طولانی است که خاک می‌خورد و کم‌تر پیش می‌آید که بنویسم. دلایل زیادی برای این اندک نوشتن وجود دارد که شاید بروز پدیده میکروبلاگینگ و شبکه‌های اجتماعی و از رونق افتادن وبلاگ‌های مثنوی هفتاد من کاغذ یکی از آن‌‌ها باشد. دردها و…