امان از دست کاربرها! نمی دانم که چه حساب است که همیشه باید همه تقصیرها بیفتد گردن سیستم. دو سه روز پیش مشغول پیاده سازی سیستم در سایت مشتری بودم که دیدم یکی از کاربران با خشم می گوید سیستم مشکل دارد . گفتم مشکل کجاست؟ گفت : تاریخ را قبول نمی کند. من هم…

همیشه در طول روز فکر می کنم که این هفته در وبلاگ چه مسائلی را بنویسم که هم به درد به خور باشد و همه گویای فضای بهساد و گاه مسائل و یا عکسهای جالبی پیش می آید که فکر می کنم خوب است در وبلاگ گفته شود ، با این حال خیلی وقت ها…

اصطلاحات در بهساد!من زیاد از شرکتهای خصوصی دیگر خبر ندارم ، اما در بهساد بازار اصطلاح و ضرب و المثل های بهسادی داغ است ، گاه این اصطلاحات ناشی از یک اتفاق و رویداد بوده ، گاه یک نفر آن را گفته و بعضی وقتها هم نقل قول از فیلم یا موسیقی خاص است. سعی…

پنجشنبه ای بود که استانداری جلسه ارائه سیستم کنترل پروژه بود. مشاور عالی آقای استاندار و معاونت برنامه ریزی هم حضور داشتند. صبح آخرین تغییرات را بردیم استانداری نصب کنیم که یک اشکال عجیب و غریب به هم زد.تا به حال ندیده بودم که یک وب سایت را پس از اجرا بشود مانند Design Mode…

خوب به سلامتی و میمنت نرم افزار مدیریت پروژه بهساد هم در مراحل نهایی خود به سر می برد. نرم افزار بر اساس PMBOK طراحی و ساخته شده است و اولین نرم افزار تحت وب مدیریت پروژه در ایران محسوب می شود که نیازهای کاربران را به نحو موثری پاسخ می دهد. یک اتفاق جالب…

تا حدود یک ماه دیگر ، گرید انفورماتیک شرکت منقضی می شود و در حال تمدید آن هستیم.سیستم ارزیابی هم عوض شده است . در سیستم قبلی معیار ارزیابی شرکت ها مدرک تحصیلی به علاوه تجربه کاری کارکنان تمام وقت آنها بود، البته سیستم قبلی دارای چندین اشکال مهم بود از جمله اینکه : اگر…

بازهم از موعد یک هفته ای خودم برای به روز رسانی این وبلاگ تخطی کردم ، شاید به خاطر تعطیلی ها باشد ، شاید هم به خاطر تنبلی ، به هر حال هفته ای پر مشغله را پشت سر گذاشتم که بد نیست کمی به وقایع آن اشاره کنمدر هفته گذشته جلسه ای بود با…

بهساد در هفته ای که گذشت : اینکه بعضی ها فکر کنند که باید از سیستم انتظار همه چیز را داشت خیلی اشتباه است ، چند وقت پیش یکی از مشتریان می گفت که چرا فلان کاربر حق دارد در بهمان سیستم ، اطلاعات وارد کند ، جلسه ای تشکیل شد و بحث و بررسی…

در دی ماه سال ۸۳ ، دوستی به جمع بهسادیها آمد که شاید عملکرد ، تعهد و اخلاق او برای دیگران قابل پیش بینی نبود.دوست جدید ما هر روز در یک ساعت مشخص به شرکت می آمد ، طوری که می شد با آمدنش ساعت را تنظیم کرد. اگر می شد ، یک لیوان آب…