| |

درخواست هم‌کاری برای منشی

برای بخش اداری شرکت به دنبال مسئول دفتر و به عبارتی منشی هستیم. اطلاعیه زده ایم و عده ای هم فرم ارسال کرده اند. در اطلاعیه قید کرده ایم که لیسانس فنی/ علوم پایه نمی گیریم. هر کسی را بهر کاری ساخته اند. قرار نیست یک مهندس در جایگاه یک منشی بنشیند، همان گونه که…

|

در جستجوی مفهوم کار

می دانم که در نوشتنم تاخیر افتاده است. مصلحت‌سنجی‌ها از یک طرف باعث شده که هر وقت بخواهم بنویسم، کلی به عواقب آن فکر کنم و دست آخر ننویسم و از طرف دیگر هم نوشتن یک متن شخصی که نیروی ذهنی زیادی از من می‌گیرد، باعث شده است که از ذهن لازم برای نوشتن روزنوشت‌های…

|

ارائه خدمات خوب به مشتری

این روزها در خیلی موارد از حقوق مشتری و اصول مشتری گرایی می‌خوانیم و می‌شنویم. شاید نمود مشتری‌گرایی را بتوان در رستوران‌های رده بالا و هتل‌های پنج‌ستاره و یا حتی هواپیمایی‌های مطرح جهان به سادگی یافت و مثال زد. سئوال مشخص من این است که اگر در همان رستورانی که به مشتریان بسیار اهمیت می‌دهد،…

| |

سیزده! قدم برای حرفه‌ای شدن

چگونه یک متخصص مطرح شویم: با توجه به این که این روزها هر کسی هر ادعای تخصصی را دارد، برای آن عزیزان که احیانا از قافله عقب مانده‌اند یک راهنمای عملی متخصص شدن تهیه کرده‌ام که امیدوارم مفید واقع شود: مواد لازم برای متخصص مطرح بودن: مدرک دانشگاهی به میزان لازم (هر چه بیش‌تر به‌تر)…

|

چهارفصل بهساد

  امروز، سیزدهمین سال‌روز تولد بهساد است. پیش از این تاریخ کار را شروع کرده بودیم. در مورد کار و قرارداد هم با مشتری به توافق رسیده بودیم و با تمام بی تجربگی‌هایمان وارد اقیانوس عمیق شرکت‌داری شدیم. از بخت‌ یاریمان بودن که بهار بهساد با بهار فناوری اطلاعات در کشور هم‌زمان شده بود و…

|

به نظر می‌رسد که تعطیل است!

چند وقت پیش بود که در یکی از شرکت‌های مشتریان بودم و در ذیل گزارش کار مدیران یکی از مناطق زیرمجموعه مدیرعامل محترم نوشته بودند که “به نظر می‌رسد که تعطیل است”. حالا حکایت اوضاع و احوال کشور در ایام عید نوروز است.  به ظاهر چهار – پنج روز و در عمل سه – چهار…

سال ۹۳ نیز گذشت…

پایان سال ۹۲ چیزی ننوشتم. سال بحران بود. خسته بودم و با روحی آزرده قدم به سال جدید می‌گذاشتم. وقتی در بحران باشی، نقاب خیلی‌ها که شکل اسکناس دارند و تو را هم به شکل خود می‌بینند، کنار می‌رود و چقدر زشتی‌های پنهان خوب عیان می‌شود. بیش از بحران بهساد، هویت اخلاقی جامعه برایم زیر…

نشستن جای دیگران

چند روز پیش بود که لپ‌تاپ را فراموش کرده بودم با خودم به شرکت بیاورم. پشت میز یکی از هم‌کاران که نبود نشستم و با کامپیوترش مشغول کار شدم. به نظرم کار سختی بود و چند مشکل در مورد کامپیوتر و میزش وجود داشت. احساس می‌کردم که خیلی از شرایط کاری او غافل بودم و…

|

ده سال پس از اولین نوشته…

چند روزی می‌شود که روزنوشت‌های بهساد ده ساله شده است….روزهایی که برای نوشتن روز‌نوشت‌ها بیش‌تر فکر می‌کنم و این فکر کردن باعث کم‌تر نوشته شدن می‌شود.  

|

هویت-(بخش پایانی)

یادم آمد که پیش‌تر از این‌ها نیز درباره هویت نوشته بودم. (این جا). آن نوشته بر اساس نظرهای دوستان در ذیل آن بیش‌تر یک نوشته انتقادی از برخی کارمندان دولت برداشت می‌شد که البته دارای هویت قرضی و میرا هستند که در این نوشته به آن پرداخته خواهد شد. در بخش اول این نوشته، «مدیر»…