این روزهای شدید

عرض شود که

روزگارم شدید شده است و تمرکزم کم. این شدید بودن بخش زیادی به بهساد باز می‌گردد و بخشی نیز به امور شخصی.

در بهساد بخش اول و ضروری از تغییرات محیط کار را به انجام رسانده‌ایم. کار زیاد است و پول به اندازه گذران امور روزمره و نه آنقدر بیشتر که هوس جدیدی به سر بزند و بخواهیم خیلی ولخرجی کنیم.

هفته آینده نمایشگاه داریم و من هم در گیر و دار مشتریان نسبتا قدیمی هستم با بازاری نسبتا جدید.

به طور مشخص سه مشتری قدیمی برای کارهای جدید به سراغمان آمده‌اند که یکی به توسعه قرارداد قبلی منجر شده و دو تا در حد پروپزال

در حیطه شخصی نیز بیشتر به مطالعه می‌پردازم و وقت خاصی را به آن اختصاص داده‌ام.

راستی چرا این مشتری‌های اراکی ما به برخی از شرکت‌های تهرانی به چشم خالی‌بند‌های شیک و پیک نگاه می‌کنند؟ امروز یکی از آن‌ها این را می‌گفت. جای بحث زیادی دارد که به زودی در مورد آن خواهم نوشت.


 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *