عرض شود که :

  1. نوشتنم گرفت ، شاید بیش از آنکه اینجا خواهم نوشت. پس می نویسم ، شاید بیش از آنکه در ذهنم باشد!
  2. یک عده ای که در یکی از این شرکت های گنده و (نه بزرگ )کار می کنند به ما پیشنهاد داده اند که برویم با آنها در یک شرکت دیگر یک پروژه بزرگ بگیریم. رانت هم دارند که البته خوشبختانه موضوع از سلامت اقتصادی برخوردار است. هر چه فکر می کنم می بینم که نمی شود. اصولا تفکر ما با آنها فرق دارد. زمان برای آنها خیلی بی ارزش است. به راحتی ساعت ها وقت را تلف می کنند. خودخواهی بی نظیری دارند. همان خودخواهی های حقیری که گاه برای داشتن یک صندلی ؛ یک میز و … وجود دارد ، حتی تا آن حد که برای کار شخصی خود ازشرکت خودشان ماشین و حتما ماموریت می گیرند و هیچ مرزی برای سیاسی بازی و رعایت اخلاق قائل نیستند. نه من نمی توانم با آنها کار کنم. یعنی امیدوارم یا آنها اصلاح شوند و یا من نتوانم با آنها کار کنم.
  3. در آونگان در مورد پیاده سازی سیستم کنترل تولید ، کمی و فقط کمی به مشکل خورده ایم . فرآیند های آنها با نرم افزار من کمی مغایراست. البته نرم افزار کنترل تولید بهساد ارزش زیادی در مجموعه آنها ایجاد می کند . امیدوارم زیر بار بروند که همین را به همین صورت اجرا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *