عصبانیت از مشتری
با توجه به حل مشکلات ، این نوشته دچار خود حذفی می شود.
با توجه به حل مشکلات ، این نوشته دچار خود حذفی می شود.
قبل از هر چیز باید از اظهار لطف دوستان نسبت به روزنوشتهای بهساد و خودم تشکر کنم که برای من به عنوان یکی از انگیزههای مرتب نویسی محسوب میشوند، از جمله دوستان شفیق آقای مهندس رجبی بزرگوار که البته مشرف شده اند به سفر حج و آقای صالحی عزیز که از مشتریان دائم روزنوشتهای بهساد…
لغت نامه مهندسین در جلسات کارفرما این را قبلا در یک ایمیل برایم فرستاده بودند، آقای نیک مهر هم در وبلاگش نوشته بود. انصافا خیلی از آنها را ماهم به کار برده بودیم و شاید هنوز هم می بریم. اینکه وقاحت دروغ از بین برود خیلی بد است. و اینکه اینگونه دروغ گویی ها مایه…
آخر هفته گذشته را برای سفر کاری به یزد رفته بودم. موضوع به کارگیری مجدد سامانه مدیریت پروژه مطرح بود. در تغییر و تحولات قبلی مدتی در به کار گیری سامانه مدیریت پروژه بهساد، تاخیر ایجاد شده بود. اینکه دوستان استانداری یزد به تاثیرات به کارگیری سامانه در پیشرفت پروژه ها اعتقاد کامل داشتند برایم…
عرض شود که : از روند پیشرفت پروژه مدیریت فرآیندها و کیفیت راضی نیستم. هر چند که تعمیق در تحلیل نیازها پذیرفتهشده باشد، پیشرفت زمانی پروژه میتوانست و باید بهتر باشد. چند وقت پیش یکی از دوستان به من گفت “پروژه، فقط یک هفته تاخیر دارد، یک هفته که به جایی بر نمیخورد” با این…
در طول هفته موضوعات متفاوتی را به ذهن میسپارم که در مورد آنها در وبلاگ بنویسم. اما در هنگام نوشتن وبلاگ یا موضوع را به کلی فراموش میکنم و یا موضوع دیگری پیش میآید. اما موضوعی که اینبار از ابتدای هفته در نظر داشتم در مورد آن بنویسم، یکی از چالشهای ذهنی است که مدتی…
عرض شود که : یکی از چالشها و ذهنمشغولیهای همیشه من در بهساد و حتی بیرون از آن تعامل با لایههای مختلف اجتماعی است. گرچه دایره افراد اطراف من عمدتا یک دایره محدود با تعداد افراد مشخصی است که فصل مشترک زیادی با فضای روشنفکری و فرهیختگی دارند،. با اینحال پیش میآید که جهت پیشبرد…
با اینکه معمولا جمعه ها مینویسم ، گاهی وقتها اتفاقاتی پیش میآید که نوشتن و خواندن آنها خالی از تامل نیست. برای دوستانی که اطلاع ندارند عرض شود که معمولا در کف اجتماع افراد و گروههایی وجود دارند که معمولا قشر تحصیلکرده را با آنها کاری نیست. یکی از این گروهها شرخر ها هستند. شرخر…
چندبار نوشتم و پاک کردم. شاید به این دلیل که نمیخواهم در نوشتن دچار روز-مرگی شوم. اصطلاحی است به نام مدیریت اقتضایی،.در برخی از حالتها همان گذرانِ روز است و امروز را فردا کردن. دیروز بود که با دوست ارزشمندی جلسه داشتیم و نحوه اداره بهساد را –تا حد زیادی به درست- اقتضایی میدانست. من…
روزهای به شدتی داریم. دوست ناشناسی در نوشته قبل من را به تعمیق در فضای اطراف دعوت کرده بودند. ضمن تشکر از این دوست و حساسیتِ به جای ایشان، عرض شود که ما نه در برج عاج نشستهایم و نه غافل از احوال مردمانیم که خود را بخشی از جامعه ای می دانیم که راه…