وقتی که دزد به کاهدان می‌زند

عرض شود که:

چند روز پیش به یکی از سازمان‌ها، یک کارتون شامل هدایای بسته‌بندی شده نوروزی فرستاده بودیم که راننده آژانس به سازمان تحویل دهد. در حدود ساعت ۱۰ صبح بود که دلشوره عجیبی پیدا کردم و با یکی از مسئولین آن سازمان تماس گرفتم و صراحتا در مورد دریافت هدایا پرسیدم. از او خواستم که موضوع را از دبیرخانه پیگیری نماید، دبیرخانه هم گفتند که چنین بسته‌ای را از صبح ندیده‌ایم. از راننده محترم خواستم که به سازمان مربوطه رفته و موضوع را پیگیری کند که نهایتا با پیگیری‌ جدی ایشان موضوع به حراست سازمان و بازبینی فیلم‌ دوربین‌های مستقر در راه‌روها کشیده می‌شود که مشخص می‌گردد که یکی از افراد اتاق مجاور دبیرخانه با استفاده از فرصت ابتدای روز و نبودن چند لحظه‌ای پرسنل دبیرخانه، نسبت به جابجایی! بسته ارسالی به اتاق خودش اقدام نموده‌است. لابد آقای …. داستان ما نمی‌دانسته که در بهساد رسم است که برای عید مشتریان، به جای خرید فله‌ای سر رسید، از کتاب به عنوان هدیه استفاده می‌کنیم و کتاب به صورت طبیعی برای فرد نامبرده ارزشی نداشتهاست، در این صورت به این راحتی با آبروی خود و سازمان متبوعش به راحتی بازی نمی‌کرد. به یقین من به جدیت به دنبال مجازات فرد خطاکار خواهم بود، چرا که باور دارم که فساد اداری، مجموعهای از رفتارهایی اینچنین است که هرکس با توجه به اختیارات و امکانات خود، به تناسب ممکن است دچار آن شود. بی ‌جهت نیست که وقتی در مورد دزدی فولدرهای ۳۵۰۰ تومانی در برخی از سازمان‌ها نوشته بودم، دوستی در نظرات نوشته بود که فولدرهای ۳۵۰۰ تومانی تمرین هایی کوچک هستند برای اختلاس هایی بزرگ….

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *