به پاقدم بهار

عرض شود که، هر سال به پاقدم بهار در بهساد برای تبریک سال نو شعری انتخاب میشود و بر روی کارتها تبریک و هدایا چاپ شده و برای دوستان ارسال میشود. پارسال شعرهای مختلفی ارائه شد که پس از رای گیری و یک فرآیند کاملا دموکراتیک! شعر برتر انتخاب شد. امسال نیز چهار شعر به مرحله نهایی انتخاب راه یافتهاند. بد ندیدیم که اشعار منتخب در اختیار خوانندگان خوب روزنوشتهای بهساد نیز قرار گیرد.

_____________________________________________________

۱

آن فصل  که شب، عنفوان ستاره شد.

خورشید در لنگرگاه سرد آرمیده بود

یلدا، شعور زمین بود، در افزونگی  برف

سرما، تکرار روزمرگی قطبستان شب بود

“باهار”

خرامان که رسید

خورشید، به اقیانوس وجود ما وزید.

و ماهی‌ها

آغاز سبز زمین را تبریک می‌گفتند.

 

_______________________________________________________

۲

خنیاگران، فصل را در امتداد زمان می‌نوازند.

و رفتگران، خاکستر سرد شب را، از اندام کوچه جارو می کنند.

کودکان ِ امروز

زمین را با سبزینه باهار، نقاشی می‌کنند

پرندگان مهاجر  در دور دست‌های وجود

اقاقی را

بر بادبان برافراشته خورشید،  فریاد خواهند زد

________________________________________________

۳

 

بادبادک ها به بادهای موسمی محتاجند و

جوانه ها به تابشی بی دریغ

دریا موج های سردش را آغوشی گرم می خواهد

تنگ تلنگر ماهی را انتظار می کشد

و خاک ذراتش را زندگی

بهار که می آید

خرامان خرامان حتی

این همه به ساحل می نشینند آرام

و آغاز

واژه ی دلنشین هستی

خواهد شد.

 

_________________________________________

۴

آغاز واژه ی دلنشین هستی است

خیال درخت سبز می شود

وقتی بهار دیگر خواب نیست،

این زمین است که بیدار می شود.

 

 


 

۲ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *