بهار می آید و یخ ها آب شده اند

بعد از مدت‌ها امروز را فرصت نفس کشیدن دارم. فرصت نفس کشیدن به این معنی است که کاری که مهلت انجامش گذشته باشد در دست ندارم و شاید هم به این دلیل است که فردا تعطیل است و برخی از کارها را به فردا موکول کرده ام.

  • خوشبختانه با یاری خداوند آن موج های سنگین زمستانی فروکش کردند و بهساد عزیز به حرکت خود به سوی ساحل رشد و پیشرفت ادامه می دهد.

    از طرف دیگر به طور عمیق اعتقاد دارم که درست است که کشتی ها در بندرگاه امن تر هستند، اما برای بندرگاه ساخته نشده اند. این است که به یقین، مانند همیشه امواج سهمگین را به ماندن در ساحل امن ترجیح می دهیم و پای در مصاف با سرنوشت خواهیم نهاد.

  • برای بخش‌هایی از یکی از پروژه ها که گرفتیم دنبال برون سپاری بودیم. کار مبتنی بر Java است و MySQL با چند نفر از دوستان صحبت کردیم چند برابر قیمتی که ما تمام پروژه را گرفتیم پیشنهاد قیمت دادند. هر جور حساب می کردم بی حساب می گفتند. علی العجاله بی خیال برون سپاری شدیم. آقای نیک مهر هم مدیر پروژه شده اند و با انگیزه و دانش خوبی پروژه را شروع کرده اند.
  • با یکی از دوستان شفیق، یک کار مشترک را شروع کرده ایم برای تحلیل ، طراحی و پیاده سازی سامانه مدیریت کیفیت. کار زیبایی است. هم برای نوع همکاری و هم خود موضوع کار. با همکاری آقای منصوری کار شروع شده است.
  • هنوز کتاب‌ها و هدایای عید را انتخاب نکرده ایم ، امیدوارم کار به دقیقه ۹۰ نکشد. این کار انتخاب هدایای پایان سال با حساسیت خاصی که در بهساد در مورد آن وجود دارد زمان زیادی نیاز دارد. با این حال حاضر نیستم که تعداد زیادی سر رسید فله بخریم و رفع تکلیف کنیم. عید فرصت خوبی است که به دیگران بگوییم دوستشان داریم و برای این دوست داشتن ، وقت خواهیم گذاشت.
  • به امید خدا در پایان سال و یا در ایام نوروز به بهساد جدید نقل مکان خواهیم کرد. گرچه هنوز درصدی از عملیات اجرای ساختمان مانده است که فکر می کنم با حضور ما در بهساد از رشد بیشتری برخوردار خواهد بود.

 

همه چیز به خوبی پیش می رود. بهار می آید و یخ ها آب شده اند. چه اهمیت دارد که در پشت چینه آگاهی که پرندگان پرواز از آن سر به خورشید می سایند ، بوته های تغافل در خاک گرفتار بمانند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *