عرض شود که :

 

یک چند وقت پیش مراسم گردو چینی داشتیم در این بهساد موقت. گردوهای پوست کاغذی خوبی دارد که به راحتی هم پوستشان کنده می شود و اصلا هم سیاهی آن به دست نمی ماند. اصولا سیاهی فقط به ذغال می ماند ، آن هم پس از زمستان …البته الان پاییز است و هنوز زمستان نرسیده که اصولا ما بخواهیم جنگ و دعوا کنیم که سیاهی به که بماند…

خوب کجا بودیم ؟ آهان گردو چینی ، ابتدا سعی کردیم که از درخت بالا برویم ، یکی از دوستان هم رفت بالای درخت و کلی گردو چید ، اما خوب دو تا عیب داشت ، هم اینکه خطرناک بود و هم اینکه دست دوستان ما به همه جا نمی رسید عیبش دیگرش هم این بود اصولا من هم با این وزن نمی توانستم که از درخت گردو بالا بروم . این شد که که بر اساس اصل “پدر هر اختراع بشری یک نیاز است” یک وسیله اختراع کنیم که عبارت است از یک چوب بلند و دو عدد میخ که به دور گردوهای عزیز پیچیده می شد و به راحتی و سهولت چیده می شدند. این کار دو تا حُسن داشت ، اول اینکه گردوهای سرشاخه های درخت به راحتی چیده می شدند. | نقطه سر خط |

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *