اول اینکه :

این روزها ناراحتم ، عمیق

دیروز بود که یک بنده خدایی آمد شرکت برای مصاحبه ، معمولا مصاحبه ها را دیگر خودم انجام نمی دهم ، اما پشت تلفن به من گفت که در شرکت .. کار می کرده است و تصمیم گرفتم خودم مصاحبه را انجام دهم. نتیجه مصاحبه هم این بود که شدید سردرد گرفتم.

  • قضیه از این قرار است که شرکت … ، که به تازگی توانسته رتبه نوپا را از شورای عالی انفورماتیک کسب کند ، اقدام به جذب حدود ۲۰ نفر نموده است. شش ماه این جوانان علاقمند و پاک را مشغول کرده بدون آنکه به آنها یک ریال حقوق بدهد. بعد هم گفته است که پول نداریم ، هفته ای دو ساعت بیایید و …
  • الغرض ما هم شنیدیم ( صحت و سقم بر عهده راوی ) که مدیران مهترم آن ، تایید های کارفرما را با امور کیش و مات کسب می کنند.
  • فهرست نفرات آن را که در سایت شورا نگاه می کردم برای برخی از پرسنل خود ، مدرک را کارشناسی ارشد مهندسی نرم افزار از دانشگاه اراک نوشته بود. حال اینکه دانشگاه اراک اصولا دارای دوره کارشناسی ارشد نمی باشد. از طریق دیگر می دانم که برخی از آنها دانش آموخته دانشگاه آزاد هستند. من قضاوتی درباره کیفیت آموزشی دانشگاه آزاد نمی کنم. اما به طور کلی بد است که آدم از خودش خجالت بکشد و به دیگران در مورد خودش دروغ بگوید. در همین دانشگاه آزاد هستند دانش آموختگان متخصصی که با افتخار از دانشگاه خود یاد می کنند و یا حتی به آن انتقاد دارند. اما به نظر من لزومی ندارد که انسان برای خودش هویت سازی کند. آن هم هویت دروغ!
  • شرکت های زیادی را در اراک می شناسم که پس از گذشت شش ماه ، حتی یک ریال هم به پرسنل خود پرداخت نکرده اند.

به اعتقاد من ، وجود این شرکت ها ، نه تنها بخشی از بی هویتی که بلکه وجود هویتی کریه در بخش خصوصی فناوری اطلاعات استان است. وجود این شرکت ها باعث سلب اعتماد عمومی نسبت به بخش خصوصی می شود که حتی مشکلات بسیاری را برای آنها که می خواهند بر اساس صداقت و صراحت کار کنند به وجود می آورند. این دو روز همواره تصویر آن جوان علاقمند ، پاک و امیدوار در جلوی چشمان ظاهر می شود و بغض خود را فرو می خورم. کاش نظام صنفی عکس العملی نسبت به این حرکت های ضد صنفی نشان می داد.

دوم اینکه :

باید فرآیند یادگیری در بهساد هر چه بیشتر تقویت شود. عدم یادگیری و بی سوادی که اگر در دنیای نرم افزار مطالعه نداشته باشی دو روزه بی سواد می شوی، آدمها را فسیل می کند و آدم فسیل نیز دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد و مثل موریانه مخ دیگران را می خورد. معتقدم که فرآیند یادگیری باید به صورت نهادینه و بسیار جدی تر از گذشته ادامه پیدا کند. یکی دیگر از ویژگیهای یادگیری آن است که غرور را از بین می برد. یادگیری باعث می شود که همواره بدانیم ندانسته های ما بیش از دانسته های ما است. در صورتیکه با توقف در سطح دانش گذشته که روز به روز کهنه تر و بی خاصیت تر می شود ، غرور کاذبی همه وجود را در بر می گیرد.

من از همه دوستانم در بهساد که یادگیری را به طور جدی سرلوحه کار خویش قرارداده اند صمیمانه تشکر می کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *