نشستن جای دیگران

چند روز پیش بود که لپ‌تاپ را فراموش کرده بودم با خودم به شرکت بیاورم. پشت میز یکی از هم‌کاران که نبود نشستم و با کامپیوترش مشغول کار شدم. به نظرم کار سختی بود و چند مشکل در مورد کامپیوتر و میزش وجود داشت. احساس می‌کردم که خیلی از شرایط کاری او غافل بودم و او هم حرفی نزده بود و شاید هم به آن شرایط عادت کرده بود. از کار خودم (نشستن جای همکارم) که البته بدون برنامه و قصد قبلی انجام داده بودم، رضایت داشتم. دیروز هم آن را با نشستن جای یکی دیگر از همکاران تکرار کردم و البته مشکلاتی دیگر پیدا کردم.
امروز هم بانک بودم و سیستم بانک قطع بود. ناخودآگاه یاد زمانی افتادم که سیستم‌هایی که ما می‌نویسیم قطع می‌شود و چندین و چند نفر برای انجام کارشان معطل می‌شوند و وقتی به ما زنگ می‌زنند، شاید آن‌ها را نمی‌فهمیم…این‌بار جای یک مشتری نشسته بودم.

با خودم گفتم که خوب است که هر چند وقت یک بار، جای دیگران بنشینیم، جای همکارانمان، جای مشتریانمان و جای دوستانمان و شرایط آن‌ها را به‌تر بفهمیم…

۴ دیدگاه

  1. ان شاء الله مشکل میز و سیستم های همکارانتان حل شد؟!
    گذشته از شوخی، من بعضی اوقات می بینم چقدر مردم نجیبی داریم (حداقل آنها که مشتری ما هستند!) یعنی در مقابل بدقولی ها ما و خطاهای سیستم های ما (که شاید به قول شما به دلیل درک نشدن آنها توسط ماست) در اکثر اوقات بسیار صبور هستند. آنطور که من شنیده ام در کشورهای اروپایی و آمریکایی این خبرها نیست و شرکت ها در صورت داشتن اینگونه رفتارها به شدت مواخذه می شوند. البته شاید یکی از دلایل پیشرفت آنها همین باشد!

    1. سلام

      وضعیت سیستم‌ها خیلی به‌تر شد! درست هم می‌گویید. البته من ترجیح می‌هم به جای «نجیب» کلمه «قانع» را به کار ببرم. در مورد «صبر» هم شاید بتوان «عادت» را جای‌گزین نمود. موضوع ظریفی است این بحث تحمل!

  2. دقت مهندسی شما خیلی بالاست، قبول دارم موضوع ظریفی هست اما به نظرم برای ما که تعداد رقبایمان به بی نهایت میل میکند و مشتری هر لحظه میتواند نرم افزارش را جایگزین کند به نظرم صبر هم میتواند کلمه مناسبی باشد، البته واقعاً بحث ظریفی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *