به سادگی ِ به‌ســـاد

خیلی وقت است تصمیم کبری (به معنی بزرگ) گرفته‌ایم که در جلسات بازاریابی دروغ نگوییم. خب نتیجه این تصمیم فعلا این شده است که خالی‌بندی و دروغگویی در جلسات بازاریابی به حد بسیار کمی برسد. اما نتیجه دیگری که به تازگی به آن رسیده‌ایم این است که دیگر این جلسه‌ها به دل آدم می‌نشیند. فارغ از این‌که جلسه به نتیجه منجر به قرارداد بیانجامد یا نه.

خیلی ساده وقتی که در مورد موضوعی که توانایی نداریم، می‌گوییم ما در این زمینه کاری فاقد تجربه و حتی مطالعه هستیم. یا اینکه اگر از یک امکان نرم‌افزاری بپرسند که فاقد آن هستیم، به راحتی این را بیان می‌کنیم.

من فکر می‌کنم در روزگاری که خالی‌بندی و اغراق سکه رایج این روزهای بازار شده است، این‌گونه رفتار به دل مشتریان نیز می‌نشیند و دانه صداقت و سادگی اولین جوانههای توسعه ارتباطی خود را نمایان میسازد. این رفتار ساده و صادقانه را دوست می‌دارم. رفتاری که بسیار ساده است. شاید به ‌سادگی به‌ســـاد

۶ دیدگاه

  1. یک پست عالی و الهام‌بخش. فکر کنم این طرز برخورد در بلندمدت به نفع هر شرکتی باشد چون مشتریان بالاخره این را می‌فهمند و اعتمادشان به شرکت به مرور افزایش می‌یابد. یعنی این دروغ نگفتن حتی می‌تواند یک مزیت رقابتی باشد.

  2. آقای آواژ عزیز
    حتما توجه دارید که به این روش چقدر از خودتان و همکارانتان انرژی بازیابی میکنید؟ دروغگوئی و خالی بندی خیلی انرژی و اعتبار میبرد.
    سربلند باشید

  3. پیشتر هم گفته ام که این رویه شما را خیلی می پسندم. حداقل در جلسات خودم هم تلاشم این بوده که دروغ نگویم و این فرهنگ را در شرکت ترویج کنم.
    اما یکجای دیگر هم گفته ام که به نظر من این قضیه باید شامل جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت بشود. نمی دانم!
    همین!

  4. علاوه بر این که این روزها صداقت بیشتر جلب توجه می‌کند تا دروغ و خودش یک تبلیغ مثبت شده. مسئله اینجاست که اگر من دروغ تحویل مردم بدهم، به خاطر فرهنگی که به نظر من این موردش هم بد است، اگر کسی بفهمد که دروغ می‌گویم، به روی من نخواهد آورد و من فکر خواهم کرد که به به ! هیچ کس حالیش نیست و من همه را می‌پیچانم و هیچ کس نمی‌فهمد و به دروغ گفت ادامه خواهم داد! در حالی که همه در یک مدت کوتاه من را به عنوان یک آدم دروغگو خواهند شناخت.

    در دوران دانشجویی نمونه‌های بارزی از خالی بندان را داشتیم که همیشه برای همه سوال بود که چرا با اینکه همه می‌دانند خالی بند است دست از خالی بندی نمی‌کشد؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *