پنج‌شنبه کاری یا غیرکاری؟ مسئله این است

قصد نداشتم که پنجشنبه بهساد تعطیل باشد. هم این‌که کار زیادی وجود دارد که مهلت تحویل آن بسیار نزدیک است و هم این‌که عملا شنبه هم با دیرآمدن همکارانی که مسافرت بوده‌اند از یک طرف و عادت به سه روز تعطیلی از طرف دیگر شنبه هم از دست رفته محسوب می‌شود. دلایل دیگری هم وجود داشت که بماند!

همه می‌دانند که من به طور ذاتی با تعطیلی دو روزه تصویب شده مشکل دارم. نمی‌فهمم آن را. احساس می‌کنم خیلی کارها عقب خواهد افتاد. احساس می‌کنم که که هیچ بلوغ فکری و اقتصادی پشت این مصوبه قرار ندارد. اگر دولت فکر میکند که صرفه جویی ناشی از تعطیل کردن ادارت دولتی، بیشتر از هزینههای آن است، این معادله در بخش خصوصی نقض میشود و در کل کشور نیز فقط یک مشت بچه دبستانی (از نظر فکری) آن را کاملا مفرح و مفید میدانند.

ابتدا پنج‌شنبه را کاری را اعلام کردم ولی از همان صبح سه‌شنبه که به همکاران گفتم که پنجشنبه کاری محسوب می‌شود نسبت به تصمیم خود در شک بودم. در ۲۴ ساعت گذشته خیلی فکر کردم و نهایتا به این موضوع رسیدم که نکات منفی تصمیم من بیشتر از نکات مثبت آن بوده‌است. نتیجه این‌ شد که امروز به همکاران گفتم که فردا بهساد کاری نخواهد بود. شاید در این لحظه تصمیم گرفتن، برنامههای برخی از همکاران را دچار اختلال کرده باشد که باید از آنها عذر خواهی نمود. اما با توجه به اینکه بخش زیادی از این تعطیلات باقی مانده است تصمیمگیری در این زمینه بسیاری از نکات منفی را برطرف خواهد نمود.

واقعیت این است که همواره افتراقاتی بین روال‌های بهساد و جامعه اطراف وجود دارد. این افتراقات گاهی دل‌چسب و دل‌نشین می‌باشند و گاه سخت‌گیرانه و دل‌آزار. اما احساس کردم که تصمیم مبتنی بر کاری بودن پنجشنبه، منجر به یک افتراق دل‌آزار می‌شود که من همواره سعی در پرهیز از آن دارم. بنابراین ضمن این‌که اعلام کردم که خود پنجشنبه در محل کار حضور خواهم داشت، موضوع آمدن و یا نیامدن را در اختیار خود همکاران قراردادم. این‌گونه حداقل از معایب اجبار در حضور و در نتیجه مضرات آن دور مانده‌ایم.

بدیهی است که آمدن داوطلبانه به بهساد در روز پنجشنبه هم در برگیرنده منافعی برای بهساد خواهد بود که باید همگان در آن سهیم باشند.


 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *