(برخی از) کارمندان دولت چطور رفتار می‌کنند

داستانی از فروش یک نرم افزار

پیش از هر چیز تاکید می‌کنم که این نوشته در مورد برخی از کارمندان سازمان‌های دولتی است و هنوز هم هستند کارمندانی با شرف که در سازمان‌های دولتی وظیفه خطیر انجام کارها را به خوبی به انجام می‌رسانند.

علی واحد عزیز در نوشته‌ای از مجازات قبل از وجود جرم در یک سازمان دولتی گفته‌است. موضوع به سادگی قابل تشریح است. برای خیلی از کارمندان، نه کار اهمیت دارد و نه سازمان و نه سیستم. پیمان‌کار و سیستمی که او با خون جگر نوشته‌است، برای او وسیله‌ای جهت عقده‌گشایی های شخصی است. از اول شروع میکنیم!

 

  • در جلسات اولیه ارائه سیستم، چنان ژست فنی می‌گیرند، که آقا بیل‌گیتس چنین ادعایی ندارد. در این جلسات نرم‌افزار شما با تمام نرم‌افزارهای دنیا مقایسه می‌شود و ضعف آن را توی سرتان می‌زنند. این موضوع حتما به شما تذکر داده می‌شود که با یک سی دی ۲۰۰۰ تومانی از بازار رضا می‌توان کل فرآیند مدیریـت پروژه را مکانیزه نمود. (راهنمای چگونه از نرمافزار دیگران ایراد بگیریم، یک منبع خوب برای کارمندان شریف دولت در این جلسات است)
  • حضرات برای اینکه به شما بگویند که نرم‌افزارتان مورد تایید قرارگرفته و یا نه، شش ماه ناز و غمزه می‌کنند. من مطمئن هستم که دختر شاه پریان هم در مدتی کمتر از این به خواستگارانش جواب می‌دهد. در این مدت به کرات جملاتی مانند “حاج‌آقا (آقای مهندس/دکتر) جلسه هستند”، “هنوز تصمیم نگرفته‌ایم”، “چند شرکت دیگر هم قرار است بیایند دمو دهند” و … را خواهید شنید. در این مرحله ممکن است بوی بد درخواست رشوه هم به مشام برسد. حواستان را به شرافتتان جمع کنید!
  • همای سعادت بر شانه‌های شما نشسته و حضرت والا کارفرما، نرم‌افزار شما را پذیرفته است و باید وارد مراحل عقد قرارداد شوید. در این هنگام لازم است کپی مدارک داشته و نداشته را از زمان آمادگی تا دانشگاه تهیه کرده و تحویل دهید. پس از تحویل مدارک اولیه، ممکن است مدارک جدیدی خواسته شود، یا اینکه مدارک قبلی گم شود. سفته و ضمانت‌نامه و … هم که نقل و نبات است. حواستان باشد که تدارکات‌چی‌ها بر سر مسائل مختلف با واحد کارفرمای شما مشکل دارند. انتظار نداشته باشید که برایتان فرش قرمز پهن کنند. جواب سلامتان را هم گاهی نمی‌دهند. مسئله این است که یک سرمایه‌دار زالو صفت مفت‌خور انگل جامعه در مقابل او ایستاده است. شما برای او چیزی بیش از یک دردسر جدید نیستید و او حتی ممکن است، ناراحتی دعوای دیشب با خانمش را هم سر شما خالی کند. البته چون ابتدای قرارداد است، شما حرفی نمی‌زنید و خیلی متمدنانه همه چیز را تحمل می‌کنید.
  • […] توی این قرارداد آخری برای من اتفاق افتاد
  • در هنگام نصب نرم‌افزار متوجه می‌شوید که علیرغم اعلام قبلی، شبکه و سخت‌افزار آن‌ها با چیزی که شما می‌خواهید و قبلا هم اعلام کرده‌اید، مطابقت ندارد. سر و کارتان با یک کارشناس شبکه بی‌حال است که موارد امنیتی را بهانه کرده و به شما اجازه آب خوردن نمی‌دهد. در این مرحله ترکیبات سه حرفی متفاوتی را می‌شنوید که حق ندارید شک کنید. مثلا این‌که نرم‌افزار شما MTP شبکه را PLSD می‌کند و آن‌ها اجازه ندارند که چنین کاری انجام دهند. برای حل این مشکلات نامه‌ها نوشته می‌شود و جلسات مختلف برگزار می‌شود. مهم نیست چقدر زمان و اعصاب شما تلف شده است. مهم این است که کارشناس شبکه کارفرما، خود را اثبات کرده است و مدیرش که از حرف‌های او سر در نمی‌آورد فهمیده که امنیت و دار و ندار شبکه‌اش به آقای کارشناس وابسته است و باید در هنگام پرداخت تشویقی و اضافه‌کار حواسش جمع باشد.
  • سرانجام نرم‌افزار نصب می‌شود و یکی از کارشناسان کارفرما مامور می‌شود که آموزش‌های اولیه و راهبری را کسب کند و تنظیمات اولیه نرم‌افزار به همراه او انجام شود. عجله نکنید چرا که عجله کار شیطان است. ممکن است که او تا دو هفته آینده برای این کار وقت نداشته باشد. به یقین شرکت در سمینار آشنایی با آبیاری گیاهان دریایی، مرخصی تابستانه، رسیدگی به امور تحصیلی فرزندان و مرخصی ساعتی از نرم‌افزار شما واجب‌تر است. چرا اینقدر شلوغش می‌کنید!!؟
  • پس از این‌که کارشناس محترم اراده فرمود که با نرم‌افزار شما کار کند، شما متوجه می‌شوید که داستان به این سادگی که شما فکر می‌کنید نیست. چون آقا و خانم کارشناس حال ندارد که با نرم‌افزار شما آن‌طور که باید کار کند، باید بعضی از قسمت‌های برنامه‌ تغییر کند. “ببین مهندس این که کاری ندارد، فقط کافیست یک دکمه به این قسمت اضافه کنی” این جمله را بارها و بارها خواهید شنید تا اینکه نرم‌افزار آماده! بهره‌برداری شود.
  • اگر فکر می‌کنید که مشکلات به پایان رسیده‌است، سخت در اشتباهید! وظیفه Import داده‌های سابق سازمان بر عهده شماست. در این‌جاست که انواع و اقسام فایل‌های Excel و Access و بانک‌های غیرنرمال (Not Normalized) و غیر رابطه‌ای را به شما تحویل می‌دهند و ضمن چاشنی نمودن عبارت طلایی “این که کاری ندارد” از شما می‌خواهند که داده‌های سابق را وارد نرم‌افزار نمایید. ناراحت نباشید شما فرد خوشبختی هستید، چند وقت پیش از یکی از دوستان ما خواسته بودند که اطلاعات موجود در زونکن‌ها را Convert نماید!

  • ادامه دارد

پی نوشت : نوشته پرسنلی که خیانت میکنند را از کاوه یزدینژاد عزیز از دست ندهید.

۴ دیدگاه

  1. به نوبه‌ی خودم از این مطلب آموزنده تشکر می‌کنم. مجموعه‌ی خوبی از Anti-patternهاست و برای کسانی که تجربیات شما را ندارند مثل طلا می‌ارزد!

  2. این جور موضوعات واقعاً ناامیدم کرده! هر وقت اسم یک ارگان دولتی می‌آید و تصور کارگزاری برای آن ارگان در ذهنم تداعی می‌شود یک احساس خاص بسیار بدی پیدا می‌کنم.

    امیدوارم این احساس از بین برود چون متاسفانه در کشور ما امکان کسب کارهای کوچک با تیراژ بالا حداقل در رشته ما بسیار پیچیده و دست نیافتنیست. و فکر می‌کنم اگر بخواهیم از این کارگزاری‌های ارگانی فرار کنیم راهی بهتر از کسب و کارهای اینچنینی نیست.

    ای کاش قدرت داشتیم تا Foundation این ارگانها را از Base و از اول بنویسیم؛ آن هم چندین بار تا حسابی الک شوند. مانند کارهایی که آقا بیل گیتس می‌کرد.

    پی نوشت: یک خاطره تعریف می‌کنم که بی شباهت به معجزه نیست. کارشناس IT یک شرکت نیمه دولتی بسیار معتبر و بزرگ و پول دار! خودش با FoxPro یک برنامه محکم نوشته بود که به مرور زمان محکمتر هم شده بود و همه کارمندان از آن راضی بودند. این کارشناس بسیار محترم به دلیل اینکه به این عقیده رسید بود که برنامه‌اش قدیمی شده خودش برنامه را از سطح سازمان جمع آوری کرده و به همکارانش اجبار کرده که باید از سیستم جدید (که توسط ما و بسیار با عجله طراحی شده بود) استفاده کنند. این موضوع برای من قابل باور نبود که ایشان چقدر از کار ما به خاطر نو بودنش دفاع کردند. حتی وقتی سیستم تقریباً مستقر شد به ما هدایایی دادند!!! خوشبختانه این قبیل انسانها هنوز نسلشان منقرض نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *