در اطراف ما…
هرگز از غر زدن خوشم نمیآید. در بهساد نیز با غر زدن مشکل جدی دارم و همواره همکاران را به جای غر زدن به اعتراض کردن مستقیم و رو در رو تشویق میکنم. آدم ضعیف و بدبخت و ترسو در خفا غر میزند و آدم شجاع و با اعتماد به نفسی که به عقاید خود…
هرگز از غر زدن خوشم نمیآید. در بهساد نیز با غر زدن مشکل جدی دارم و همواره همکاران را به جای غر زدن به اعتراض کردن مستقیم و رو در رو تشویق میکنم. آدم ضعیف و بدبخت و ترسو در خفا غر میزند و آدم شجاع و با اعتماد به نفسی که به عقاید خود…
نگاه میکنم به مدیر دولتی که میگوید بودجه نداریم تا هزینه پروژه را پرداخت کنیم و بعد میفهمم خودش چند برابر آن پروژه حقوق میگیرد. آقای «شهردار» را یادم میآید که به من میگفت که قانون اجازه این کار را به من نمیدهد و بعدها به جرم گرفتن رشوه محکوم شد. به یاد آقای معاون…
یکی از خواستههای من در بهساد همواره این بوده است که همکاران من بهساد را دوست داشته باشند و نه از برای لقمهای نان که برای دستیابی به اهدافی مانند بلوغ و افزایش توانایی که شخصی است و یا اهداف بزرگتری مانند کار گروهی و افزایش خرد جمعی و بهبود هویتی به نام «بهساد» که…
مدتی است که ننوشتهام. راضی نیستم از ننوشتن، چند بار هم پیش نویس را آماده کردم تا منتشر کنم یا موضوع نوشته چیزی بود که «غم نان» اجازه نمیداد منتشر شود و یا به دلم نمیچسبید و موضوع معلق شد تا امروز که مطلبی را که مدتی است که در ذهنم میچرخد بنویسم. مدتی است…
از آنجا که در قرارداد پشتیبانی با یکی از کارفرمایان محترم دولتی، تعهد استقرار نیروی پشتیبانی داریم، نیازمند همکاری یک نفر با آشنایی خوب با دستورات SQL و نرمافزار Excel و XML هستیم. آشنایی با مفاهیم کلی HTML، JS،، وبسرویس و … نیز لازم است. اما در مجموع این کار شامل برنامهنویسی نبوده و منحصر…
بیست و یک فروردین سالروز رسمی به دنیا آمدن بهساد است و بهساد عزیز من وارد پانزدهمین سال زندگی خود میشود. پانزده سال بخش زمان زیادی است و باید قضاوت کرد که آیا بهساد شرکت موفقی بوده است؟ فکر میکنم بهترین هدیه من به بهساد در سالروز تولدش نقد آن باشد. خب مشخص است که…
نوشتن این موضوع سالهاست که در ذهن من میچرخد. گو اینکه گهگاه به آن اشارههای مختصری هم داشتهام. امیدوارم بتوانم که با چرخش کلمات هم مفهوم را برسانم و هم از زهر نوشته بکاهم و جمعی را از خود و این واژههای سرگردان رنجیده نکنم. اعتقاد و باور دارم که کار کردن به سه گونه…
عصر وبلاگ نویسی رو به پایان است. ورود رسانههای جدید مانند تلگرام و اینستا گرام، مردم کتاب نخوان ما را از پاراگرافخوانی وبلاگی نیز فراری داده و به جملهخوانی موبایلی هدایت کرده است. این به نوع خود یک فاجعه فرهنگی محسوب میشود و این موضوع جامعه را به سمت و سوی کم عمق شدن هر…
قصه پر غصه سازمان تامین اجتماعی را پیش از این نوشته بودم بخوانید. همان سازمانی که حالا خود شاکی رییس سابق خود است. چندی است که در کش و قوس تعامل!! با آنها هستیم. خلاصه موضوع این است که با تنوع مشتریانی که در سطح کشور داریم، حضرات قبول ندارند که ما به ماموریت میرویم…
از کم نوشتن راضی نیستم. اما با احتساب اتلاف وقت زیادی که گاه دارم، دچار کمبود وقت هستم. مدتی با خودم کلنجار میرفتم تا در مورد نوشتن مطلبی که اکنون میخواهم بنویسم تصمیم گرفتم. مطلبی که شاید تکراری باشد. چندی پیش بود که در راستای فعالیتهای بازاریابی به یک سازمان خیلی بزرگ رفتم. نرمافزار آمار…