|

بوی مرگ می‌دهد این کسب و کار

در خلوت خودم مشغول تنظیم یکی از Server ها بودم که صدای زنگ تلفن را از اتاقم شنیدم. با کمی تاخیر تلفن را پاسخ دادم. “مجید زنده‌ای؟” این سئوال بی‌مقدمه و بی‌سلام فرهاد فائز عزیز از دوستان خوبم بود که کمی دلخورم کرد. گفتم “مگر قرار است مرده باشم؟!”

قرار بود که یکی از این‌روزها برای کار به ارومیه بروم و کم و بیش دوستانم این موضوع را می‌دانستند. خبر سقوط هواپیما را شنیده و دستپاچه و نگران با من تماس گرفته بودند. به آن‌ها گفتم که بلیط من مربوط به هفته آینده است.

نبودن من در آن هواپیما چیزی از شدت درد و فاجعه کم نمی‌کند. هیچ جمله‌ای نمی‌تواند تاثر من را از این فاجعه نمایش دهد.

من به فضای کسب و کار و سختی‌های آن کاری ندارم. به مشکلات پرداخت‌های پیمانکاران و هزار و یک مشکل مالیاتی و بیمه‌ای و … کاری ندارم. از سفر و خستگی و کار زیاد هم گله‌ای ندارم. دردناک این است که گسترش فعالیت‌های شرکت‌های ما بوی مرگ می‌دهد دیگر. خبر کشته و مجروح شدن ۴۵ نفر در اتوبان قم –تهران را هم خواندم. اتوبانی که هر سال ده‌ها بار از آن گذر می‌کنم. شده‌ایم چون سربازی که برای انجام ماموریتش، هر لحظه با مرگ دست و پنجه نرم‌ می‌کند. مقصر کیست؟! برای حفظ و گسترش کسب و کار که قطعا ارزشی بیش از پول دارد، تا سر حد مرگ تلاش می‌کنیم و چه گناه‌کارند افراد مختلفی که با محدود و آلوده کردن فضای کسب و کار از یک طرف و بی‌مبالاتی و سهل‌انگاری از طرف دیگر فاصله ما را با مرگ به شدت کاهش‌داده‌اند. بی‌مبالاتی و سهل‌انگاری بیداد می‌کند.

بی‌مبالاتی در مقابل کیفیت هواپیما که منجر به مرگ انسان‌ها می‌شود. بی‌مبالاتی در مورد کیفیت ماشین‌ها. بی‌مبالاتی در مقابل کیفیت کالاها و خدمات. بی‌مبالاتی در مقابل کیفیت زندگی انسان‌ها. بی‌مبالاتی و بی‌کیفیتی در رفتار و کردارمان موج می‌زند.

این بی‌مبالاتی‌ها با جان و زندگی و کارمان عجین شده. ناراحتم و خواب آلود و خسته. مزه گس مرگ می‌دهد، خرمالوی مانده کسب و کار که آن را به جان چشیده‌ایم.

۲ دیدگاه

  1. ناراحت نباش!! چیزیه که شده…البته خوشحالم که شما تو این هواپیما نبودی..بدون اینکه بشناسمت و احتمالا اولین مطلب هست که دارم ازشما میخونم!(شاید!!!)در هر صورت متاسافم برای کسانی که جانشون رو از دست دادن…متاسفانه نه جاده ها،نه قطار ها و نه هواپیماهای این کشور امن نیست….

  2. البته هواپیماها کلاً از ماشین‌ها امن‌تر هستند. هر سال حدود ۳۰ میلیون نفر در ایران سوار هواپیما می‌شوند ولی شاید سالی ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفرشان در اثر سقوط هواپیما کشته می‌شوند. یعنی احتمال مردن در اثر سوار شدن به هواپیما در ایران، چیزی کمتر از ۰٫۰۰۱٪ است. این درصد برای مسافرت جاده‌ای با فرض ۲۵۰ میلیون نفر مسافر و ۲۰ هزار کشته سالانه، حدود ۰٫۰۰۸٪ است یعنی بیش از ده برابر هواپیما.

    من هم به نوبه‌ی خودم کشته شدن ۷۷ هم‌وطن را در سانحه‌ی دیروز هواپیما و حدود ۵۰ هم‌وطن هم در تصادفات جاده‌ای دیروز تسلیت عرض می‌کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *