برای حل بحران‌های اقتصادی پیش‌رو، نمی‌توانید روی ما حساب کنید

دوست بسیار خوب و عزیزم علی واحد، مطلبی نوشته است که “در جنگ نرم با فتنه اقتصادی روی ما حساب کنید“. من همیشه از نوشتههای ارزشمند علی واحد، استفادههای فراوانی برده و مطالب زیادی آموختهام، اما نمیتوانم نسبت به این نوشته بدون نقد باشم و میخواهم بگویم دولت در جنگ با “شرایط بحرانی” که هر اسمی به عنوان فتنه داشته باشد و یا نداشته باشد نمیتواند روی فناوری اطلاعات و ارتباط حساب زیادی باز کند. چرا؟

  1. همه میدانیم که دستیابی به بازار نیازمند برتری در یکی از دو پارامتر، تمایز در کارکرد و قیمت پایینتر است. در شرایطی که شرکتهای فناوری اطلاعات با بحرانهای عمیق مالی و اقتصادی روبرو هستند و شاخصهای کارآیی و بهرهوری و کیفیت در عمده شرکتهای نرمافزاری کشور پایینتر از شرکتهای همطراز خارجی است و از نظر هزینه تمامشده به مراتب گرانتر از قطب تولید نرمافزار جهان (هند) و کشورهایی مانند روسیه و ارمنستان و اروپای شرقی میباشد، با کدام مزیت رقابتی میتوان سهم اندکی در بازارهای جهانی به دست آورد؟!
  2. در شرایط تحریم که از یک طرف حتی دانلود یک Browser ساده و یا نرمافزار مدیریت عکس از روی اینترنت امکانپذیر نمیباشد و از طرف دیگر زیرساخت تبادلات مالی با کشورهای دیگر وجود ندارد و پرداخت حتی یک دلار از سوی برخی کشورها با مجازاتهای سنگین کشورهای به اصطلاح دوست مردم ایران! روبرو خواهد بود، صادرات نرمافزار امکانپذیر نمیباشد.
  3. بسیار شنیدهایم که “فناوری اطلاعات و ارتباطات به افزایش بهرهوری کمک مینماید”. موافقت من با این جمله مانند موافقت من با این عبارت است که “پرداختن به ورزش شنا باعث افزایش سلامتی میشود” آیا میشود انتظار داشت که مردم فلان روستای دور افتاده کویری که آب خوردن هم ندارند، برای افزایش شاخصهای سلامتی خود به ورزش شنا بپردازند؟ برای اینکه مردم یک روستا بتوانند شنا کنند باید دارای استخر، راه، آب و مهمتر از همه آموزش شنا و فرهنگ سلامتی باشند که نیازمند به کار بلندمدت و وجود زیرساختهای اساسی است. همه میدانیم که بسیاری از سازمانهای ما در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات شبیه روستاهای دورافتادهای هستند که حتی اگر هم برای شنای مردمان آنها استخر ایجاد شود (چیزی مانند طرح تکفا) از آموزش لازم برخوردار نبوده و آن استخر نهایتا یا آبشخور دام و طیور خواهد شد و یا ماوای آبتنی و بازیگوشی کودکان (وضعیت استفاده از اینترنت را در سازمانهای ایرانی بهتر از من میدانید)

    به همین جهت همانطور که برای افزایش شاخصهای سلامتی مردمان آن روستا، یک ورزش دیگر و امکانپذیر و سادهتر را پیشنهاد میکنم، فکر میکنم که پرداختن به افزایش بهرهوری در سازمانها نیازمند اقداماتی سادهتر و اساسیتر مانند مبارزه با فساد اداری و رشوه و رانت‌‌خواری میباشد که خود از پیشنیازهای بهکار گیری فناوری اطلاعات در سازمانها میباشد.

     

من هم مانند علی واحد عزیز دوست دارم که متخصصان متعهد به کار خود و علاقمند به پیشرفت این سرزمین از جایگاهی بهتر از شرایط کنونی برخوردار باشند. من هم آرزوی آن دارم که مسئولان کشورم به جایگاه واقعی فناوری اطلاعات پیبرده و شرایط رشد آن را فراهم کنند، اما به دلایلی که بر شمردم متاسفم که بگویم “برای حل بحرانهای اقتصادی پیشرو، نمیتوانید روی ما حساب کنید”

۲ دیدگاه

  1. ممنون از نقدتان.
    با نوشته شما صددرصد موافقم.
    همانگونه که بارها گفته ام،رشد صنعت نرم افزار و گسترش کاربردهای فنآوری اطلاعات، زیرساخت هایی می خواهد که گویا مسؤولیت آن نزد دولت مردان فرآموش شده است. حتی شرکتهای نرم افزاری هم خودآنچنان که باید وشاید از فنآوری اطلاعات در افزایش بهره وری خود استفاده نمی کنند، چه برسد به روستایی دور افتاده.
    اما راستش آن نوشته را نوشتم که یادآوری کرده باشم که هنوز هم می توان به “ما” امیدوار بود، اگر چه شاید کورسویی باشد، اگر چه شاید خیلی اندک باشد ،اگر چه شاید خیلی دیر شده باشد…
    همین!

  2. @علی واحد: من دغدغه های شما را به عنوان دردی مشترک درک می کنم و بی مهری دولت به فناوری اطلاعات را تا بن استخوانم حس می کنم. من هم با شما موافقم که هنوز هم می توان به “ما” امیدوار بود. نوشته ای بزرگوارانه که با همه بی مهری هایی که شده است بازهم به آنها اظهار کمک می نمایید.
    اما من نه به آن ها امیدوارم و شاید هم بدبینانه کار را آنجنان که نوشتم از دست رفته می بینم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *