شب دراز است و قلندر بیدار

مسافرت رفتن همان و در هنگام برگشت، کارها چند برابر همیشه شدن همان. این مدت که کم نوشتم، مشغول امور روزانه بهساد بودم و پرداختن به امور آن پروژه نابسامان که قبلا نوشته بودم

اما عرض شود که:

با توجه به کسادی بازار فناوری اطلاعات، قدرت چانه‌زنی مشتریان بسیار بالا رفته‌است و به عبارت بهتر به قدرت زورگویی و چپاول تبدیل شده است. برخی از مشتریان رسما حرف زور می‌زنند، پول کار انجام شده را نمی‌دهند که هیچ، برای انجام کارهای خارج از قرارداد تهدید هم می‌کنند.

من فکر می‌کنم که این رویه‌ای که حداقل من در چند پروژه و اخیرا در اسناد یک مناقصه‌ هم دیده‌ام، شدیدا به ضرر کارفرما بوده و نتیجه بارز آن افزایش شدید خواستههای کاربران و عدم کنترل آن و در نتیجه زمینگیر شدن سیستمها میباشد.

از طرف دیگر اینها فکر نمیکنند که پیمانکار و مشاوری که اینچنین به او زور میگویند، چندان دست بستههم نیست. شب دراز است و قلندر بیدار. این پیمانکار بینوا، هست و نیست اطلاعاتی کارفرما را در اختیار دارد و در مقاطع بسیار حساس میتواند حسابی از خجالت کارفرما در بیاید.

به هر حال در همیشه به روی یک پاشنه نمیچرخد. کارفرمایان محترم و نامحترم باید توجه داشته باشند که در هنگام رونق بازار باید پاسخگوی پیمانکاری باشند که زمانی با او مثل برده رفتار کردهاند.

 

پ.ن: هدف از نوشتن این موضوع غر زدن ( که همواره از آن بیزارم) نبوده است. هدفم بیان افراط و تفریطهایی است که همواره در فضای کاری ما وجود داشتهاست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *