بارندگی با تلاش مسئولین

عرض شود که :

چند سال پیش یک روز در تلویزیون دیدم که با یک کشاورز روستایی مصاحبه می‌کنند و پیرمرد می‌گفت “بحمدالله و با تلاش مسئولین، امسال وضعیت بارندگی بسیار خوب بوده است…”

نمی‌دانم چرا وقتی همیشه صحبت از مسئولین می‌شود به یاد آن جمله می‌افتم. حالا حکایت این است که در خبرها خواندم که ۴۰ درصد شرکت‌های نرم‌افزاری کشور ورشکسته شده‌اند و این‌بار علت آن به ناکارآمدی مسئولین نسبت داده شده است.

گرچه من همواره معتقد به ناکارآمدی قوانین و سازوکارهای فراهم کننده محیط فعالیت به ویژه در حوزه نرم‌افزار بوده و هستم و شاخص‌های جهانی موید آن می‌باشد، اما اعتقاد دارم که نباید از ناکارآمدی مدیران شرکت‌های خصوصی نرم‌افزار هم غافل شد. درست است که توفان است و موج‌های سهمگین اقتصادی، ساحل آرامش ما را به آشوب کشانده است. اما صاحبان کشتی‌های محکم کسب و کار هنوز هم می‌توانند و باید خود را به سر منزل مقصود برسانند.

این روزها، در فرصتی که خواسته و یا ناخواسته برای مطالعه فراهم شده است به تلخی پیبردهام که در مورد کسب و کار تجاری، از اصول لازم تبعیت نکرده و ساختارهای فکری لازم را برای اداره شرکت به وجود نیاوردهایم. در چنین شرایطی که خود به یادگیری اهتمام نداشتهایم، چگونه میتوانیم از همسایهها بخواهیم یاری کنند تا ما شرکت داری کنیم؟!!

بر خلاف آنهایی که تعطیل کردهاند و بر خلاف آنهایی که قصد مهاجرت دارند باور دارم که در چنین شرایطی مدیران میتوانند تواناییهای خود را محک زده و هر چند که قطعا دچار لطماتی خواهند شد، زنده بیرون آمدن از این توفان، افتخاری بزرگ و توانی مضاعف برای شرکتها محسوب میشود.

یک دیدگاه

  1. ادارات دولتی یا خران پیر
    من ادارات دولتی را به خران پیر تشبیه می کنم.شاید دیده باشید وقتی کسی سوار خر پیری شده است هر چه تلاش می کند که خر را تحریک کند که تند تر راه رود فایده ای ندارد.سوارکار فکر می کند با تکان دادن پا و یا زدن چوب به الاغ او تند تر راه می رود اما تلاش او بی فایده و مثمر ثمر نخواهد بود.چرا که خر پیر دیگر نمی تواند تند تر از آن راه رود و او تنها خودش را اذیت می کند.ادارات دولتی هم شبیح خران پیر هستند.برخی کارمندان تازه استخدام شده در روزهای اول کار با پتانسیل بالا وارد سیستم اداری می شوند و شروع می کنند به تقلا زدن و کار کردن بسیار، هیچ کاری روی میز آنها نمی ماند، هر روز کارها را صفر می کنند و به منزل می روند.بعد از مدتی می بینند هر چه تلاش می کنند هیچ فایده ای ندارد، کارها خوب پیش نمی رود، بین او که خوب کار می کند و کسی که اصلاً کار نمی کند هیچ فرقی نیست، هیچ سیستم انگیزشی وجود ندارد و یا اصلا تشویق و تنبیه معنی ندارد و وجود هم ندارد.با خود می گوید خدایا داستان چیست؟من که خیلی سعی و تلاش می کنم، نامه ها را سر وقت تایپ کردم، اما هنوز یک ماه است از دفتر مدیر بر نگشته و …در نهایت بعد از گذشت چند سال و اگر خیلی زرنگ باشد و جزع نخبه ها محسوب شود بعد از گذشت چند هفته متوجه می شود این سیستم اداری از او کار نمی خواهد و او هر چه تلاش کند کارها پیش نمی رود چرا؟ چون سیستم ادارات دولتی مانند خر پیری شده که توان راه رفتن ندارد.اگر می خواهد در سیستم دولتی رشد کند باید سیاسی کاری کند، به قول معروف سیاست داشته باشد، زیر آب زنی بلد باشد، اگه شد رو آبی هم ضرر ندارد، به هر حال با خوب کار کردن به جایی نمی رسد و درسهایی رو که در دانشگاه با نمره خوب پاس کرده اصلاً به کار نمی آید.سیستم اداری کاری به سواد ندارد، کاری به کار بلد بودن ندارد چون اساس کار اشتباه است.خشت اول کج گذاشته شده ، این دیوار تا ثریا کج می رود مگر اینکه خراب شود و از اول ساخته شود.شاید این خصوصی سازی هم خراب کردن آن دیوارهای کج دولتی باشد و می خواهند با خصوصی سازی دیوارها را از اول و درست بسازند.و شاید هم با خصوصی سازی می خواهند روی دیوراهایی را که کج بالا رفته رو سنگ کنند و یه جوری تزئینش کنند که کسی متوجه نشه این دیوارها از اول کج بوده. اما اینها همه هزینه اضافی، اگر دیوار را خراب کنند و از اول بسازند شاید بهتر باشه.الان شرکتهای دولتی که مثلاً به ظاهر خصوصی شدند که هزینه های آنها کاهش پیدا کند زیادند.اما نه تنها هزینه ها نسبت به گذشته کاهش پیدا نکرده بلکه چند برابر هم شده.من نمونه این شرکتها را زیاد می شناسم و از نزدیک هم دیدم و لیست هزینه های قبل و بعد از خصوصی شدن آنها را هم دارم.
    مدیران شرکت هایی که از اول خصوصی بودند باید به هوش باشند، چرا که بیماری ادارات دولتی دارد به شرکتهای خصوصی هم سرایت می کند.همنشینی کارمندان دولتی و خصوصی به ضرر شرکتهای خصوصی است، زیرا عادات بد کارمندان دولتی به کارمندان خصوصی سرایت می کند.من ریشه همه مشکلات را در مسئولین رده بالای مملکت می دانم.مسئولین می توانند با یک تصمیم غلط شرکتهای خصوصی کوچک را فلج کنند.کافی است بگویند امثال هیچ اداره و شرکتی برای سیستمهای نرم افزاری و سخت افزاری بودجه ای را هزینه نکنند و ماجرا را تا پایان بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *