هفته‌ای که گذشت، هفته‌ای که در پیش است

عرض شود که:

بر خلاف این‌که اوضاع و احوال کشور کماکان دارای التهاب است، اما به نظر می‌رسد که هنوز خیلی‌ها تصمیم‌ گرفته‌اند که کار کنند. مثلا هفته پیش که دو جلسه بازاریابی داشتیم که به دعوت مشتریان هم بود و یا اینکه یکی از مشتریان شدید فشار آورده بود برای ارائه یک گزارش که البته خارج از قرارداد بود و انگیزه آنها برایم ستودنی بود. در میان این مشتریان بهساد که البته گرایش‌های سیاسی متفاوتی هم دارند، همه تقریبا به فکر کارشان هستند و پیگیر امور. گرچه نمیتوان بحثهای سیاسی مختلف و مراجعه به سایتهای خبری که به ویژه در ادارات مختلف در جریان است را نادیده گرفت. دنیا دنیای اطلاعات است دیگر!

در مجموع سرعت اینترنت خیلی بهتر شده، بهساد با آرامش به امور خود مشغول است. خوبی شهرستان بودن همین است، اوضاع کمتر سیاسی میشود و در نتیجه بهتر میتوان کار کرد. سه روز اول هفته را تهران بودم و به خاطر همین بهتر میتوانم تفاوت فضای کاری تهران و شهرستان را احساس کنم.

این هفته برای من بیشتر به امور کارشناسی گذشت و سعی کردم که بسیاری از کارهای نیمه تمام را به اتمام برسانم. تصمیم داشتم که فردا را کمی استراحت کنم که بر اساس قانون شب امتحان(شنبه باید یک گزارش حاضر باشد) کمی از کار را به خاطر تنبلی به فردا واگذار کرده‌ام. این تضاد بین کارهای کارشناسی و امور اجرایی، باعث میشود که گاهی اوقات کارآیی خود را از دست بدهم. گرچه در امور نرمافزاری تمام زحمات کارشناسی بر عهده همکارانم است، اما در مسائل مرتبط با مهندسی صنایع گاه مجبور به انجام کارهای کارشناسی هستم. نداشتن تیم مهندسی صنایع در بهساد باعث شده است که بسیاری از امور کارشناسی بر عهده دکتر و من باشد که به نظرم به نهاد مدیریت در بهساد ضربه میزند.

هفته آینده را بیشتر به امور بازاریابی و کارهای اجرایی خواهم پرداخت.

 

پ.ن: فردا قصد دارم جمعهنوشتهها را بنویسم. به جز یک هفته که از دوبار نوشتنم تخطی کردم، هنوز هم به تعهد دوبار نوشتن در هفته پایبندم.


 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *