عاقبت علم و دانش!

به قول سخنران ها : من امروز قصد نوشتن ندارم ، اما فقط برای اینکه چند جمله ای نوشته باشم عرض شود که :

خیلی وقت است که درفکرم ، در فکر اینکه چرا IT در این مملکت رشد نمی کند. بانکداری الکترونیک در آغازین قدمهای خود است. هنوز هم که هنوز است من که جرات خرید از این سیستم های خرید Online را ندارم و هزار و یک مسئله دیگر …تجارت الکترونیک که پیشکش

این مسئله در استان مرکزی از مشکلات بیشتری برخوردار است که بدم نمی آید نظرات شخصی خودم را در این رابطه کمی در این فرصت اندک توضیح دهم:

Symptom & Signs :

  • پروژه های IT شکست خورده زیادی در استان وجود دارد که هزینه های زیادی هم بابت آنها صرف شده است.
  • تا آنجا که می دانم در سالهای گذشته پروژه بزرگ و یا فراگیر فناوری اطلاعات ( به جز استانداری مرکزی ) در استان تعریف نشده است و پروژه کارت سوخت را نیز نمی توان به تلاش های استانی نسبت داد.
  • شرکت های استان از توان و هویت لازم در IT برخوردار نیستند . در نظام صنفی رایانه ای استان مرکزی ، آنان که در مصدر امورند یا لوازم خانگی فروش هستند و یا فتوکپی و تلفن فروش ، آنچه که به واقع جایی ندارد تخصص است. نه از فعالیت کمیسیون ها خبری فوق العاده به گوش می رسد و نه حمایتی از صنف به عمل می آید. این ها نتیجه بارز و طبیعی بی هویتی شرکت های IT در استان است. راست و دروغش به عهده راوی ، اما شنیدم که یکی از شرکت های IT با وام خوبی که گرفته زمین خریده و خربزه و خیار پرورش می دهد. بازهم خدا پدرو مادرش را بیامرزد که تولید می کند. هر چه باشد از دلالی بهتر است که.
  • حسادت و ضرب المثل “دیگی که برای من نجوشد ، …” فصل مشترک رقابت بین شرکتی است. یادم می آید زمانی که بهساد سمینار برگزار می کرد ، همه جمع شده بودند و وا اعتراضا سر می دادند که چرا بهساد باید سمینار برگزار کند. مگر سایر شرکت ها از توان برگزاری سمینار برخوردار نیستند ؟ حالا سه سال از آخرین سمینار IT بهساد گذشته است و خبری از هیچ سمیناری در مورد IT نیست.
  • در ادارات و سازمانهای استان هم چندان وضعیت بهتر نیست. معمولا مسئولین فناوری اطلاعات از دانش لازم در حیطه مسئولیتشان برخوردار نیستند. در بهترین حالت یک مهندس کامپیوتر را به عنوان مسئول تعیین کرده اند که او هم سالهای پس از فراغت از تحصیل را به امور اجرایی و دنبال بودجه دویدن گذرانده است. نتیجه اینکه اگر هم زمانی دانشی داشت که نداشت دیگر به روز نیست.
  • از پارک علم و فناوری استان هم ، انتظار معجزه ای نیست. جوانان علاقمند و جویای نام در کنار هم جمع می شوند و شرکتی تاسیس می کنند و از امکانات حمایتی پارک برخوردار می شوند. اما به دلایلی که در این فرصت بررسی آنها نمی گنجد ، مضمحل می شوند و برخی که توانسته اند جذب ادارات دولتی می شوند و برخی هم خانه نشین. به راستی چرا!
  • اینترنت در استان مرکزی خود فاجعه دیگری است. اینکه قیمت ها هنوز هم که هنوز است دو برابر تهران می باشد یک مسئله است . اینکه یک ISP برای رقابت با ISP دیگر ، IP های او را فیلتر می کند یک درد بزرگ است. همیشه هم دو سه روز در ماه چهارچرخ اینترنت در هواست. یک بار نهنگ کابل نوری را کف دریا گاز گرفته و بار دیگر اشکال از مخابرات است. به هر صورت ما از اینترنت به صورت Demo استفاده می کنیم.
  • کارخانجات صنعتی هم که جای خود دارند. دولتی ها عموما به دلیل ضعف شرکت های استانی به خارج از استان چشم دوخته اند. دو تا حسن دارد، هم ماموریتی رفته اند و حق ماموریتی گرفته اند و هم حکما سیستم بهتری نصیبشان می شود! و هم اینکه ( اصلا قراربود دو تا حسن داشته باشد ) خصوصی هایشان هم که در گیرو دار حقوق پرسنلشان هستند. IT مربوط به شکم سیر است که فعلا آنها ندارند.
  • … و هزار و یک مسئله دیگر

این ها را که گفتم کلی هستند. به یقین استثنا هم پیدا می شود. فعلا هم فرصت گفتن از درمان این بیماری نیست. شاید وقتی دیگر…

خوب عزیزان ، من قصد نوشتن نداشتم. آنچه که بر صیغه گفتار آمد ، خلاصه ای بود مجمل در باب شکایت اندر احوال صنعت جدیده آنفورماتیسیون که دل دوستان بر آن جزغاله گشته و دیگران نیز بر آن وقعی نمی نهند. حال اگر چند جوان عاشق از زمره بهسادیون و غیر هنوز بر این راه پای می فشارند یا از خواص ره عشق است و یا از سر جنون که عاقل پای در این ره نگشاید و اگر گشود دکه خود را به اسباب البیت **بیاراید و دلالی کند که شاعر گفت :

الا عاشق به راه علم و صنعت **

بود این راه تو پر رنج و زحمت

خلایق هر چه رشته پنبه گشته

بسی خواب و خیال است مال و مکنت

* همان لوازم خانگی

** با دانشگاه علم و صنعت اشتباه نشود ، چون اصولا ما نه به این دانشگاه دخلی داریم و نه به فارغ التحصیلان آن

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *