نمی دانم باید چه بنویسم. یعنی اینکه می دانم باید چه بنویسم ، اما نمی دانم چطور بنویسم. پیش از آنکه بخواهم بگویم در چه مورد می خواهم بنویسم ، ابتدا در مورد محدودیت های این نوشتن می نویسم.

  • عادت ندارم همواره موفقیت های بهساد عزیز را توی بوق کنم. هم اینکه دلیلی ندارد ، هم اینکه در اراک به اندازه کافی رقیب و یحتمل دشمن داریم.
  • همانگونه که معمولا در مورد انتقادات نمی توانم اسم مشتریانمان را مطرح کنم. در مورد محسنات آنها نیز، گفتن مرسوم نیست.

به هر حال قصد دارم در مورد یک مشتری پیشرفته بهساد که همان استانداری گیلان می باشد بنویسم.

  • اواخر سال گذشته بود که برای فروش سیستم مدیریت پروژه به استانداری گیلان رفته بودم. برنامه ریزی جلسات بسیار منظم و خوب بود. پس از جلسات مدیریتی ، به سراغ جلسات تخصصی سیستم رفتیم. برای اولین بار بود که می دیدم در یک سازمان اداری ، سطح تخصصی دانش کامپیوتر در این حد بالا و مطابق با استاندارد شرکت های انفورماتیک قوی می باشد. اعتراف می کنم که کم آوردم.
  • در بین مشتریان سیستم مدیریت پروژه ، گیلانی ها با ورود اطلاعات همزمان بیش از ۱۵۰۰ پروژه و پیگیری آن ، علاوه بر اینکه از ضریب بالایی در توسعه اجرایی سیستم برخوردار هستند ، از لحاظ تعداد پروژه و پیگیری انجام آنها نیز در مقام اول می باشند.
  • سطح تخصصی بالا ، باعث نشده است که واقع بینی و حوصله سیستمی در استانداری گیلان جای خود را به ایده آل گرایی های غیر منطقی ( که در بسیاری از سازمانها وجود دارد ) بسپارد.
  • در استانداری گیلان کارگزار (همان پیمانکار سابق ) ، به واقع یکی از منابع و شرکای تجاری سازمان محسوب می شود و او (پیمانکار) با تلقی “سرمایه دار زالو صفت انگل اجتماع ، قشر مرفه بی درد ” مواجه نیست.
  • با تمامی اوصافی که گفتم ، نمی شود از مهمان نوازی گیلانی های مهربان ، و محبت های دوستان خوبم ، آقای مهندس طاعتی همیشه عزیز ، آقای مهندس شوندشت و آقای مهندس مولایی چیزی نگفت ، همواره برای ایشان و سایر دوستان خوبشان ، از جمله آقای مهندس توکلی و سرکار خانم مهندس شیخلو، موفقیت ، سلامت و پیشرفت روز افزون را از خداوند متعال خواستارم.
  • مهمتر از همه ، آقای مهندس طاعتی عزیز ، مدیر محترم و بزرگوار فناوری اطلاعات و ارتباطات استانداری گیلان برای من نمونه بارز یک مدیر صادق و یک انسان فرهیخته محسوب می شوند و همواره ایشان را به عنوان یک الگوی رفتاری در نظر دارم.

    از خدا خواهیم توفیق ادب بی ادب محروم ماند از لطف رب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *