هدایا و کارت‌های نوروزی

جشن نوروز نزدیک است. شرکت‌ها نیز به بهانه عید باز یادآوری می‌کنند روابط خود را با مشتریان و در مورد خود و توانایی‌های خود به با ارسال کارت شادباش و یا هدایای نوروزی به تبلیغ می‌پردازند.

به یقین بهساد هم از این موضوع مستثنی نیست. گرچه من به موضوع کمی متفاوت نگاه می‌کنم. دوست دارم نگاهم به این‌کار از وجهه فرهنگی بیش‌تری برخوردار باشد. مستولیت ما در جامعه فقط کسب ثروت و استفاده از همه چیز برای کسب درآمد نیست. به یقین عید و بهار شانی بیش‌ باید داشته باشند.

برای هدایای نوروزی گزینه کتاب و در مواردی محصولات فرهنگی مانند آثار ماندگار استاد شجریان، تنها انتخاب ما محسوب میشدند. در مورد این هدایا سه واکنش وجود داشت. گروهی هر چند اندک استقبال میکردند و چنان شعفی در دریافت کتاب نشان میدادند (و میدهند) که میتوانستیم به درستی کاری که انجام میدهیم پی ببریم. گروهی بیتفاوت و متاسفانه گروهی دیگر ما را برای انجام این کار شماتت میکردند. روزی یکی از مدیران مشتری، جلوی رویم من کتاب را باز کرد و ورقهایش را تکان میداد و میگفت هر چه گشتم تراولی، چکی، سکهای لای آن باشد، نبود!! یکبار یکی دیگر به شوخی کتاب را محکم به سر من کوبید و گفت آواژ! کتابت به سرت بخورد، کتاب به چه دردی میخورد؟! روزی برای مدیر یکی از مشتریان یک کتاب مدیریتی خوب و برای معاونش آلبوم “همنوا با بم” استاد شجریان را گرفته بودیم، از من پرسید:” هدیه من چیست؟” گفتم کتاب. در مورد هدیه معاونش هم پرسید، خیلی راحت عنوان هدایا را عوض کرد و گفت: “کی کتاب میخونه؟”!

امسال سعی نمودم خودم را راضی کنم که برای دیگران هدیهای دیگر تهیه کنیم، کیف، خودکار یا خودنویس، فلش مموری و …،به هر ترتیب نتوانستم از پس خود بر آیم. ما موظف به گسترش دیدگاه فرهنگمحور در جامعه هستیم. ما موظف هستیم که با دیگرانی که هر چند به اندک، کتاب دوست هستند، بیشتر دوست شویم. ما موظف هستیم که بگوییم که “فهمیدن” یکی از بزرگترین رسالتهای ما در دنیای امروز است.

اما در مورد موضوع کارت تبریکهای نوروزی، در ده سال گذشته ما از کارت‌های یونیسف استفاده می‌کردیم. کیفیت خوب، طرح‌های بدیع و مهم‌تر از همه محل مصرف هزینه انجام شده که برای کودکان کشور بود از نکاتی بود که کارت‌های یونیسف را به عنوان تنها گزینه کارت‌های نوروزی بهساد ماندگار ساخته بود. متاسفانه دو سال است که کارت‌های یونیسف در بازار وجود ندارند. عید سال گذشته را با ذخیره کارت‌های سال‌های پیش سپری کردیم و امسال هر چه فکر کردم نتوانستم خودم را راضی کنم که از کارتهای تجاری بازار استفاده کنیم و یا حتی به توصیه یکی از دوستان شفیق، کارت چاپ کنیم که هزینه ارزانتری هم دارد. خوشبختانه دوستان ما در انجمن حمایت از کودکان کار، کارتهای خوبی چاپ کردهاند که عواید آن صرف زندگی بهتر کودکان این سرزمین میشود. به یقین با خرید تعدادی کارت از آنها، میتوان زندگی یک کودک را بهبود ببخشید. پیشنهاد میکنم که با خرید کارتهای آنها، کمی از فضای تجارت و تبلیغ خود فاصله بگیریم و به خود بگوییم: “هی فلانی، زندگی شاید چیزی دیگر باشد”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *