کرگدن

 

در جنگل کسب و کار فناوری اطلاعات کشور، شرکت‌ها می‌توانند انتخاب کنند که نقش کدام جانور را بر عهده گیرند. شاید یک شرکت دوست داشته باشد که شیر درنده‌ای باشد و سلطان بلامنازع محسوب شود. برای یک شیر دیگران یا قربانی هستند و یا رقیب. بی‌شک او رقبایی دارد که مانند ببر و پلنگ و .. مانند او می‌اندیشند. حتی درندگانی در مقیاس کوچک‌تر هم می‌توان یافت. دیگری ممکن است نقش روباه را برای خود برگزیند، مکار و زیرک. هستند شرکت‌هایی که کرکس وار به دنبال جنازه پروژه‌های سرگردان می‌گردند تا از ته مانده شکار شیرها و پلنگ‌ها ارتزاق کنند. بی‌شک آهو و یا بره‌ای زیبا و پر نقش و نگار بودن در این جنگل سرنوشتی به جز قربانی شدن نخواهد داشت.

اما من باور عمیق دارم که در روزهایی این‌چنین باید کرگدن بود، پوست کلفت، قوی و سر به زیر و محکم. کرگدن محدوده حکمرانی خاص خود را حفظ می‌کند و کمتر کسی جرات ورود به محدوده او را دارد. گرچه آرام است و کاری به کار کسی ندارد. ولی نباید سر به سرش گذاشت. آمار می‌گوید که انسان‌های قربانی کرگدن بیشتر از قربانیان شیر و پلنگ بوده‌اند. لابد زیادی سر به سرش گذاشته‌اند و به خاطر شاخ ارزشمندش قصد شکار او را داشته‌اند!

۴ دیدگاه

  1. جالب بود، مقایسه رفتار حیوانات با شرکتها! به راستی که باید مانند کرگدن پوست کلفت ویا لاکپشت یک لاک محکم داشت تا در این جنگل دوام آورد! بعضی وقت ها فکر می کنم دوام آوردن در این بازار آشفته واقعا کار حضرت فیل است!

    اما یک نکته: برخی وقتها مشاورین مدیریت از “کرگدن” به عنوان یک تمثیل برای سازمانهای بزرگی که قابلیت انعطاف کمی دارند بهره می گیرند، چون گردن کرگدن کوتاه است اگر بخواهد دور و برش را خوب ببیند باید کل بدن سنگین خودش را جابجا کند و این کند است.
    بنابراین باید مراقب بود این پوست کلفت و لاک سخت مانعی برای دید بهتر شرکت نسبت به وضع بازار نشود.
    همین!

  2. @علی واحد: درست می گویید. واقعیت این است که خیلی در مورد این نوشته فکر کرده بودم و شاید بهترین نسبی همان کرگدن بود که آن هم باز مشکلی که شما می گویید را دارد.
    به هر حال شرکت ها به هر حیوانی شبیه باشند، بازهم آسیب پذیرند. برای زیستن در این جنگل شاید باید یک حیوان افسانه ای مانند شترگاوپلنگ بود که بتوان از پس این همه شرارت محیط بر آمد.

  3. من هم با کرگدن کند و سنگین موافقم.هر چند در واقعیت کرگدن بسیار پر قدرت و سریع میدود و حتی تو سرعت بایلا کنترل خودش رو هم از دست میده و ترمز نداره .
    تو شرایط فعلی که با بن بست مواجه هستیم چابکی بیش از اندازه ما رو زود تر به بن بست میرسونه.فعلا باید احتیاط کرد تا با همین تک شاخمون یک روزنه ای باز کنیم

پاسخ دادن به علی واحد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *