بی تخصصی، بیماری خاموش و کشنده

عرض شود که:

در خبرها زیاد می‌شنویم که در مورد نرخ بیکاری صحبت می‌شود که من کاری به صحت و سقم آن ندارم. آنچه که به آن اعتقاد دارم این است که در کشور با بحرانی عمیق تر به نام بی‌تخصصی و نبود مطالعه روبرو هستیم. موضوع پیچیده است ولی سعی می‌کنم با چند جمله منقطع آن را توضیح دهم:

  • به عنوان یکی از ریشه‌های اصلی بی‌تخصصی در کشور، تخصص‌زدایی عمومی را می‌توان یادآور شد. برای جذب افراد به ویژه در سازمان‌های دولتی چیزی به جز تخصص مورد نیاز است که مواردی مانند پارتی، زبان‌بازی و سیاسی‌کاری و سایر ویژگی‌های غیر مرتبط را می‌توان نام برد.
  • بسیاری از سازمان‌های کشور اعم از خصوصی و دولتی دارای ضعف شدید مدیریت هستند، چرا که مطالعه در ارتباط با بهبود فرآیندها و ایجاد ظرفیت‌های مدیریتی در آن‌ها وجود ندارد. همان‌طور که این فرهنگ که برای انجام یک کار مدیریتی باید تخصص آن را داشت دچار آسیب‌های جدی شده است. نتیجه اینکه حلقه تکرار شونده ضعف مدیریت و ضعف بنیه اقتصادی بنگاه زمینه جذب نیروهای کارآمد را محو می‌نماید.
  • دو عامل یادشده در کنار تولید انبوه دارندگان مدارک تحصیلی توسط دانشگاه‌های شنگول و منگول باعث شده است که بخش زیادی از جمعیت بیکار کشور بی‌تخصص باشند. در مقابل بخش زیادی از شرکت‌های فن محور و دانش بنیان تشنه حضور یک متخصص در شرکت خود هستند. انکار نمی‌کنم که بخشی از افرادی که به فرصت‌های شغلی مناسب دست نیافته‌اند نیز، افرادی متخصص و توانا هستند که بنا بر ساختار بیمار فن بازار کشور و اشغال مشاغل توسط افراد بی‌کفایت از فرصت‌های شغلی محروم مانده‌اند.

یک دیدگاه

  1. درد ما هم دقیقا همین است.

    من جداً برای نسل خودم متاسفم. به نظر من اشکال از سیستم نیست چون ما اصلا سیستمی نداریم که بخواهد اشکالی در آن وارد باشد. اشکال از نسل تنبل و تن پرور من است.

پاسخ دادن به امیر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *