عرض شود که : ۲۱ فروردین سالروز تولد بهساد عزیز بود که هر ساله به همین مناسبت مراسمی می گرفتیم ، امسال به دلیل مسافرت من ، اسباب کشی و فشار کاری که داشتیم ، در برگزاری این مراسم کمی تاخیر افتاد که فکر کنم در اولین فرصت ، جشن کوچکی به همین خاطر برگزار…

عرض شود که فعلا در مسافرت هستم ، هوس کردم در خیابان قدم بزنم ، در زیر باران ، حسابی خیس شدم ، علی العجاله پریدم در یک کافی نت ، که فی الواقع هم وبلاگی نوشته باشم و هم کمی لباس هایم خشک شود. یاد پارسال افتادم که با مهندس منتظران به زیر باران…

عرض شود که : بر خلاف تعهد همیشه کمی دیرتر نوشتم ، آنهم به دلایل زیر : من معمولا جمعه ها می نویسم ، در این ایام جمعه ، شنبه ام را از دست داده بودم ، یعنی واقعا نمی دانستم که چه روز تعطیل است و چه روزی نیست . اینکه به قول فرنگی…

عنفوان مه آلود زمینآوای زنجره عصیان نگاه در تصنیف سپیده و پرندهگذر نارنجی فصل بر حادثه روز و “بـــاهار” هلهله زنگوله های کاروان صبحآذین آفتاب به نسیمو چراغانی چشم ها به پیوند